دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه مخفف و کلمات اختصاری، مترجم آنلاین متن ...
به خواندن ادامه دهیدخیرآباد خالصه. [خ َ دِ ل ِ ص َ] (اِخ) دهی است از دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران. این ده در 8 هزارگزی شمال باختری ورامین متصل به راه شوسه ٔ تهران به ورامین قرار دارد با 556 تن سکنه.
به خواندن ادامه دهیدمثالونه: کلمه که تاسو یو ناپیژندل شوی کلمه ومومئ، په خپل لغت کې یې وګورئ.; هغه ، زه باور لرم ، د هغه کلمه یو سړی دی.; هغه تل یوه کلمه ډیره وایی.; هغه په خپله قاموس کې دا کلمه ګوري.; هغه هره کلمه په دقت سره غوره کړه.
به خواندن ادامه دهیداز آنجایی که ما هر روز از خودرو خود به راحتی استفاده می کنیم، عملکرد یک ماشین که دارای گیربکس اتومات است، ساده به نظر می رسد، اما گیربکس اتوماتیک و حتی گیربکس معمولی یک ماشین بسیار پیچیده است.
به خواندن ادامه دهیدژبه انګلیسي ایتمولوژي ۱ (etyl) ژبه، له (etylژبه، بنده.نوم {{د بېلګې په حق کې، د انګليسي ويکيشنري انګريزي ژبه کاروي'د نړۍ له ګوټ ګوټ څخه کلمې تعریف کړئ' ژبې . دا سړی په امریکایی اشارو ژبه کې "هیلو" وايي.
به خواندن ادامه دهیدجستوجوی «نمایان» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
به خواندن ادامه دهیدانواع الگوریتم های یادگیری ماشین . یادگیری نظارت شده (هدایت شده – Supervised Learning) در این نوع از الگوریتم ها که بار اصلی یادگیری ماشین را بر دوش می کشند (از لحاظ تعداد الگوریتم های این نوع)، با دو نوع از متغیرها سروکار داریم .
به خواندن ادامه دهیدلغتنامه دهخدا. در صورت . [ دَ رَ ] (اِ مرکب ) در حالت . (ناظم الاطباء). در صورت . [ دَ رَ ] (اِ مرکب ) در حالت . (ناظم الاطباء).
به خواندن ادامه دهیدنینګبو ینژو جوین ماشین شرکت ، لمیټډ له 2006 راهیسې تاسیس شوی او په چین کې د عالي تجربې سره د get برخو یو له غوره عرضه کونکو څخه شو.زموږ ډیری پیرودونکو د نړۍ له مخکښو شرکتونو سره همکاري کړې، لکه byg ...
به خواندن ادامه دهیدردزده . [ رَ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مردود. ( آنندراج ) : کسی که ردزده ٔ تست روز حشر او راشفاعت همه پیغمبران ندارد سود. بدر چاچی ( از آنندراج ) . تجدید. درسی را اُفتادن. پاس نشدن. ردشده، رفوزه، ناموفق ...
به خواندن ادامه دهید9 حالت مختلف ریپ زدن ماشین و بررسی علل آن! ریپ زدن ماشین یکی از مشکلات رایجی است که اغلب رانندگان با آن روبرو شدهاند. به طور کلی هر زمان خودرو به خوبی کار نکرده و پس از مدتی با لرزش غیرطبیعی ...
به خواندن ادامه دهیدجملات انگلیسی پشت ماشین. Believe that I remember you every moment. نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست! I'll fight for you, but I will not compete. من برای تو میجنگم اما رقابت نمیکنم. Be a voice, not an echo. صدا باش نه اکوی صدا! Be two in the world ...
به خواندن ادامه دهیدعلت ریپ زدن خودرو در حالتهای مختلف. حسین باباپور. 11 دی 1401. معمولا همزمان با بالا رفتن کارکرد موتور، مشکلاتی نظیر ریپ زدن و یا عملکرد نامتوازن پیشرانه به وجود میآید. ریپ زدن ماشین میتواند ...
به خواندن ادامه دهیددخیل به کسی می گویند که در چیزی یا کاری دست دارد و کاره ای هست. پس می توان دست اندر کار را برای این واژه به کار برد. دخیل. گویش:dakhil. ریشه از:عربی. برابر پارسی:دست اندر کار. بستگی،, وابستگی. وارد شده ...
به خواندن ادامه دهیدجستوجوی «آرامش» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
به خواندن ادامه دهیدد چاپ ماشینونه د پیړیو راهیسې د تولید صنعت یوه لازمي برخه وه. دوی د ورځپاڼو، کتابونو، لیبلونو، بسته بندۍ موادو، او نورو مختلفو چاپ شویو توکو په تولید کې مهم رول لوبوي چې موږ یې زموږ په ورځني ژوند کې راځي.
به خواندن ادامه دهیدمرادف. [ م ُ دِ ] ( ع ص ) در پی کسی نشیننده. ( غیاث اللغات ). کسی که پشت سردیگری سوار مرکبی باشد. آنچه که در ردیف یا عقب چیزی آید. ( فرهنگ فارسی معین ). در پس کسی نشیننده و هم ردیف.
به خواندن ادامه دهیدمترادف لغاتونه : ۱- شتام « ټاپه یا مُهر». ۲- شخنتتی « کاسکړوپ یا کیشپ». ۳- شخڼه « مفصل یا د هډوکو بند ». ۴- اډانه« چوکاټ، اندام یا قواره». ۵- اعتنا« پام، پاملرنه یا پام کول». ۶- اکراه« کرکه، کږنه یا ...
به خواندن ادامه دهیدبه روزترین آگهی های خرید و فروش و قیمت دنا پلاس ایران خودرو | قیمت خرید دنا پلاس ایران خودرو، صفر، کارکرده، دست دوم، نقد و اقساطی،
به خواندن ادامه دهیدد چاپ ماشین پر رنګ شوې سطحه د فشار واردولو لپاره یوه میخانیکي وسیله ده چې د چاپي توکي (لکه کاغذ یا رخت) پر مخ اېښودل کېږي او رنګ ور لېږدوي. دا د چاپ په هغو مخکېنیو طریقو کې یو مهم پرمختګ و چې رخت ...
به خواندن ادامه دهید[ ک ُ دَ / دِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بند شدن. ... آنلاین متن، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ مترادف ها و متضاد ها، معادل فارسی کلمه یا به شیوه درست تر برابر پارسی واژه، فرهنگ سره ...
به خواندن ادامه دهیدقیمت تویوتا از 820,000,000 تا 20,200,000,000، قیمت خودروهای تویوتا دست دوم، لیست قیمت محصولات تویوتا در سایت همراه مکانیک.
به خواندن ادامه دهیدپه انګلیسي کې نومونه (نومونه). په انګلیسي کې ، د هسپانوي برعکس ، نومونه جندر نلري. دا دی ، دوی نه ښځینه دي او نه نارینه
به خواندن ادامه دهیددیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه مخفف و کلمات اختصاری، مترجم آنلاین متن ...
به خواندن ادامه دهیدمترادف. دخل، رزق، عایدی، مداخل، مدخل ≠ هزینه ... [ دَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان ، واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری فلاورجان و 37هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ مبارکه به ...
به خواندن ادامه دهیدد غوښتنلیک له مخې محصولات . ملکیت 1. د لابراتو رنګ کولو ماشین; د رنګ کولو ماشین نمونه; د رنګ غښتلت ټیسټر; ملکیت 2. د ځواک ټیسټر; د سوځیدنې ټیمټر; نمونه کټر; ملکیت 3. د ماسک ټیسټر; د عمومي ازموینې ...
به خواندن ادامه دهیدشرح. تعریف کردن چیزی، برابر شناساندن و روشن و آشکارا ساختن آن است. تعریف چیزی ( نه تعریف کردن چیزی ) ، برابر شناسه چیزی است. همچنین تعریف، دل و روده ( ! ) و درون مایه چیزی را هم نشان می دهد ...
به خواندن ادامه دهیدارجاع: K.۴۳۷۵ . هممعنا [۱] (به انگلیسی: Synonym) یا مترادف یا همچم عبارتی است که در یک زبان معنای دقیقاً برابر یا تقریباً برابری با واژه یا عبارت دیگری دارد. به کلمات مترادف، هممعنی و همردیف ...
به خواندن ادامه دهیدریج اگنس د ماشین. ... آنلاین متن، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ مترادف ها و متضاد ها، معادل فارسی کلمه یا به شیوه درست تر برابر پارسی واژه، فرهنگ سره، عبارات مصوب ...
به خواندن ادامه دهیددغدغه. [ دَ دَ غ َ / غ ِ ] ( از ع ، اِمص ، اِ ) ترس و بیم و تشویش خاطر. ( برهان ) ( از غیاث ). وسوسه و واهمه و تشویش در خاطر، و با لفظ بردن مستعمل است. ( از آنندراج ). اضطراب خاطر، و بدین معنی ظاهراً فارسی است.
به خواندن ادامه دهید